به نام او
در اول شهریور 1356 در شهر زیبا و تاریخی آمل (مازندران) به دنیا آمدم و تا پایان دبیرستان در مدارس آنجا و تحت آموزش معلمان دلسوزی که هنوز به یادشان هستم دوران تحصیلی را گذراندم که الحمدلله در اکثر مقاطع تحصیلی به خصوص در سالهای سوم و چهارم دبیرستان بهعنوان دانشآموز نمونه و ممتاز معرفی میشدم. هر چند فوت پدر در سال 1372 بسیارتاثر بار و غم انگیز بود اما وجود مادری مهربان و با استقامت راهگشای امور بود و انگیزه ای برای ادامه ی مسیر.
در سال 1375 در کنکور سراسری شرکت و رتبة چهارم سراسری را به دست آوردم و وارد رشتة حقوق دانشگاه تهران شدم و از اساتید بزرگوار آنجا مانند دکتر صفایی، دکتر حبیبی، دکتر آشوری، دکتر ابوالحمدو دکترابوالحسن محمدی ،خانم دکتر تاج زمان دانش و... بهرهها گرفتم.
با ورود به رشتة حقوق، ارتباط حقوق با فقه و مباحث اسلامی انگیزهای برای ورود به مرکز علوم فقاهتی یعنی حوزه علمیه قم شد و لذا در سال 1379 وارد حوزه علمیه شدم و از محضر اساتید آن حوزه بهره گرفتم.
به یاری خداوند در کمتر از 4 سال تمام پایههای حوزوی (تا پایه دهم) را گذراندم والبته در کنار دروس حوزوی ، در سال 1380 وارد مرکز تخصصی حقوق و قضای اسلامی- که یکی از مراکز تخصصی حوزه علمیه می باشد و به صورت تخصصی درباب حقوق اسلامی قعالیت می کند - شدم و باز به یاری خداوند با رتبة اول آموزشی و پژوهشی از آن مرکز فارغالتحصیل گشتم.
پس از پایان سطحهای حوزوی (سطح 1 و 2) و شروع درسهای خارج فقه و اصول، در سال 1384 وارد مرحله کارشناسی ارشد حقوق عمومی شدم و با رتبة اول از پردیس فارابی دانشگاه تهران فارغالتحصیل گشتم.
البته در کنار فعالیتهای آموزشی حوزوی و دانشگاهی ، علاقه به فعالیتهای پژوهشی هم داشتم و در همان دوران دانشجویی نگارش کتاب و مقاله را مدنظر قرار دادم که حاصل آن چندین کتاب و مقاله میباشد که در جای خود معرفی شده است.
اکنون نیز به عنوان عضو هیأت علمی دانشگاه تهران، بهعنوان یک معلم در پردیس فارابی دانشگاه تهران و دیگر دانشگاهها و مراکز حوزوی مشغول تدریس میباشم.
دروس حقوق اساسی، حقوق اساسی تطبیقی، حقوق اداری، حقوق مالی، مالیة عمومی درسهایی است که در دورة کارشناسی و کارشناسی ارشد از سوی بنده ارائه میگردد و با توجه به علاقه به حوزه حقوق اقتصادی ،در دورة دکتری حقوق عمومی نیز درس حقوق عمومی اقتصادی برعهدة اینجانب میباشد.
نه شکوفهای نه برگی نه ثمر نه سایه دارم
همه حیرتم که دهقان به چه کار کشت ما را